volcano

در یک روز آفتابی و گرم، بچه‌های روستا به همراه معلمشان، برای یک سفر جذاب به یک منطقه آتشفشانی می‌روند. آنها از این زیبایی‌های طبیعی تعجب می‌کنند و داستان جالبی از زندگی آتشفشان‌ها و اثرات آنها را می‌شنوند.

بچه‌ها به نام‌های آنا و محمد همراه با دوستانشان، به رهبری معلم عزیزشان، خانم لیلا، به سفر خود آغاز می‌کنند. آنها از دهکده‌ای سبز و زیبا شروع به پیمایش کردند و به سمت کوهی بلند و آتشفشانی حرکت کردند که به اسم “کوه آتشفشانی آرین” شناخته می‌شد.

وقتی به قله کوه رسیدند، آنها یک چشم‌انداز فوق‌العاده از اطراف خود مشاهده کردند. “آتشفشان‌ها مثل پرهای زیبای زمین هستند که می‌توانند طبیعت را زنده نگه دارند!” بهت آنا به دوستانش گفت.

خانم لیلا با لبخندی بزرگ به بچه‌ها نزدیک شد و شروع به توضیح دادن داستانی از زندگی آتشفشان‌ها کرد. او گفت: “آتشفشان‌ها زمین مانند قلبی هستند که درون زمین به خواب بوده و وقتی بیدار می‌شوند، می‌توانند آتش و زمین‌لرزه‌های بزرگی ایجاد کنند.”

محمد با دقت گوش می‌کرد و سپس سؤالی پرسید: “آیا آتشفشان‌ها به جز آتش و زمین‌لرزه، می‌توانند چیزهای دیگری نیز ایجاد کنند؟” خانم لیلا با لبخندی جواب داد: “بله، محمد. آتشفششان‌ها می‌توانند سنگ‌ها و مواد معدنی جدیدی بسازند و گاهی اوقات، می‌توانند خاک را باز کنند و به گیاهان کمک کنند تا رشد کنند.”

بچه‌ها همه گوش دادند و سپس با هم به کوهنوردی و اکتشاف آتشفشان‌ها ادامه دادند. آنها یادگرفتند که چگونه آتشفشان‌ها اثرات زیادی بر رشد گیاهان و حیوانات اطراف دارند و چگونه این جنگل‌ها و دشت‌ها را زنده نگه می‌دارند.

پس از این سفر زیبا، بچه‌ها با تجربه‌های جدیدی به خانه برگشتند و هر شب با هم داستان‌های آتشفشان و زندگی آنها را به یاد می‌آورند، وقتی زمین به خواب می‌رود و آتشفشان‌ها به خواب بوده، به همین منظور

پایان