شکارچی اشباح - کودکانی که به شکار اشباح می‌روند

در روستای کوچک و دورافتاده‌ای، زندگی آرام و صمیمی داشتیم. کودکانی جوان و پرانرژی در این روستا زندگی می‌کردند که همیشه علاقه‌ی زیادی به ماجراجویی‌ها و کشف اسرار داشتند. یکی از این کودکان، پسری به نام لئو بود که دوست داشت به جستجوی اشباح و رازهای پنهان بپردازد. لئو هر شب، پس از غروب آفتاب و در آغاز شب‌های تاریک، با دوستانش به جنگل می‌رفت. آنها به دنبال اشباح و روحانی‌ها بودند که افسانه‌های مردمی درباره‌ی آنها وجود داشت. این بچه‌ها با هم به دنبال مخلوقات ماوراء‌الطبیعه می‌گشتند و هر شب برای خودشان ماجراجویی‌های جدید و هیجان‌انگیزی پیدا می‌کردند. ...