تولد ستاره - داستان تولد یک ستاره در آسمان

در سرزمینی دور، جایی که آسمان همیشه پر از ستاره‌های درخشان بود، یک شب جادویی قرار بود اتفاق بیفتد. همه‌ی ستاره‌ها در آسمان جمع شده بودند و منتظر بودند تا تولد یک ستاره جدید را جشن بگیرند. این ستاره‌ی کوچک هنوز به دنیا نیامده بود، اما همه درباره‌ی او صحبت می‌کردند و منتظر بودند تا او را ببینند. در همان نزدیکی، روی زمین، پسربچه‌ای به نام سروش زندگی می‌کرد. سروش عاشق تماشای آسمان شب و ستاره‌های درخشان بود. هر شب، قبل از خواب، به آسمان نگاه می‌کرد و با ستاره‌ها حرف می‌زد. او همیشه آرزو داشت که بتواند یکی از ستاره‌های آسمان باشد و در کنار آن‌ها بدرخشد. ...

جابه‌جایی و حرکات ستاره‌ها در آسمان .

در شبی پرستاره، پسری کوچک به نام آراد همراه با مادرش در حیاط خانه‌شان نشسته بود. آراد به آسمان پرستاره نگاه می‌کرد و از دیدن آن همه ستاره براق و زیبا شگفت‌زده شده بود. او با کنجکاوی به مادرش گفت: “مامان، چرا ستاره‌ها در آسمان حرکت می‌کنند؟” مادر آراد با لبخندی مهربان پاسخ داد: “ستاره‌ها به نظر می‌آیند که در حال حرکت هستند، اما در واقع این زمین است که می‌چرخد. بیایید داستانی درباره جابه‌جایی و حرکات ستاره‌ها در آسمان بشنویم.” ...