سنجاقک درخشان و دوستانش
در یک گلخانهی پر از گلهای رنگارنگ و بوی خوش، سنجاقکی به نام شایان زندگی میکرد. او یک سنجاقک بسیار خوشرنگ و درخشان بود، با بدنی قرمز و زرد و بالهایی براق و شفاف. شایان همیشه با لبخندی بر لب و در حال غنودن از گل به گل میپرید و از زندگی در گلخانهی خود لذت میبرد. یک روز زیبا، شایان تصمیم گرفت که به دنبال دوستان جدید برود. او با پر و بالهایش در گلخانه پر پرند و در نهایت به یک باغ بزرگ در نزدیکی پرید. در اینجا، او دوستان جدیدی را ملاقات کرد: یک کفتر با بالهای سفید و نرم، یک زنبور کوچولو با بدن سیاه و نقاط زرد روشن، و یک پروانهی زیبا با بالهای رنگین و زرد. ...