سگ کوچک و وفادار
در یک روز آفتابی و زیبا، در خانهای کوچک و دلپذیر، یک سگ کوچک به نام تیکی زندگی میکرد. تیکی یک سگ پر از انرژی بود که همیشه با دمش تکوان میزد و دنبال بازی و ماجراجویی بود. او یک دوست وفادار بود که همیشه به دنبال صاحبش، پسر بچهای به نام لوکا، میرفت. لوکا یک پسر کوچک و شجاع بود که همیشه با تیکی به همه جا میرفت. آنها با هم در پارک بازیها بازی میکردند، در باغچه پیکنیک میکردند و حتی همراه هم به مدرسه میرفتند. تیکی همیشه با حرکات شاد و پرانرژیش، لوکا را شاد میکرد و به او احساس امنیت میداد. ...