پادشاه کوچک - پادشاهی کوچک که همه را شاد میکند
در دیاری دور، زندگی به نام پادشاه نیما در شهری به نام گرینتال بود، جایی که همه از آرامش و شادابی برخوردار بودند. نیما پادشاهی بود که با دلی پر از مهربانی و شجاعت، همیشه به دنبال راههایی برای شادی و خوشحالی مردمش میگشت. قلعهی نیما بر بلندی یک کوه واقع شده بود و از آنجا میتوانست به تمام شهر و منطقهی اطرافش نگاه کند. در هر روز، نیما با همراه اسب وفادارش، سر دور شهر میرفت و با مردمش به گفتگو میپرداخت. او با همهی شهروندان، از کوچکترین کودک تا پیرمرد و پیرزن، با احترام و دوستی برخورد میکرد و همیشه به آنها اهمیت میداد. ...