طناب بازی و مسابقه‌ی دوستانه

روزی روزگاری، در شهر کوچکی به نام شادگان، یک گروه کودکان دوستانه وجود داشتند که همیشه با هم بازی می‌کردند. این دوستان شامل میلو، سارا، آرمین و لیلا بودند. آنها همیشه با هم خلاقیت‌های جدیدی پیدا می‌کردند تا بازی کنند. یک روز زمستانی سرد، وقتی که برف درخشان شهر را فرا گرفته بود، گروه به دنبال یک بازی جدید می‌گشتند. میلو، پسرک شجاع با یک طناب بلند به اتاق بازی‌ها آمد و به همه گفت: “بیا، با طناب یک مسابقه‌ی دوستانه برگزار کنیم!” ...