قصههای بهاری - داستانهایی از بهار
در دیاری دور، جایی که چمنها همیشه سبز و گلها همیشه رنگارنگ بودند، یک روز بهاری زیبا آغاز شد. در این دیار زیبا، یک دختر کوچک به نام لیلا زندگی میکرد. لیلا دختری شجاع و کنجکاو بود که همیشه دنیای اطراف خود را کاوش میکرد و از زیباییهای فصل بهار لذت میبرد. یک روز زندگی در دیار لیلا دگرگون شد. او به دنیای جدیدی که پر از ماجراجویی و غم و شادی بود، راه پیدا کرد. روزی همانند همیشه، لیلا برای کاوش در جستجوی گلهای جدید و پرندگان رنگارنگ به جنگل میرفت. اما این بار، او یک انسان کوچک و مهربان با یک پرنده کوچک به نام پارسا رو به رو شد. ...