مروارید درخشان و صندوقچهی اسرار
روزی روزگاری، در شهرک کوچکی به نام درخشانپرست، زندگی میکردند. این شهرک کوچک بسیار زیبا بود و در آنجا مردمی مهربان و صمیمی زندگی میکردند. اما جالبترین چیز در این شهرک، صندوقچهی اسرار بود که در مرکز میدان بزرگی قرار داشت. صندوقچهی اسرار یک جعبهی چوبی با قفل طلا بود و درخشندگی آن همواره تمام مردم را به خود جلب میکرد. این صندوقچه درونش پر از مروارید درخشان بود، هر کدام به قدرت جادویی خاص خودشان داشتند. مردم شهرک به این باور بودند که اگر مشکلی داشتند و به صندوقچهی اسرار میرفتند، مرواریدی را انتخاب میکردند و مشکلشان حل میشد. ...