کودک و گربه - دوستی کودکی با گربه.
در شهر کوچک و دور افتادهای، یک پسربچه به نام آرتین زندگی میکرد. آرتین پسربچهای با انرژی و شاداب بود که همیشه به دنبال ماجراجویی و بازی بود. او دوست داشت بر روی بلوکهای ساختمانی بالا برود، در پارک با دوستان خود فوتبال بازی کند، و به همه جا که میرفت یک دوست جدید پیدا میکرد. یک روز، آرتین تصمیم گرفت به یک ماجراجویی جدید برود. او به سمت یک پارک بزرگ رفت که پر از درختان و گلهای زیبا بود. وقتی آرتین در حال بازی میشد، یک گربه کوچک و دستهدسته پشمالو از زیر یک درخت به سمتش آمد. گربهای که چشمان آبی و دلنشینی داشت و به نظر میرسید که دوستی خوبی میتواند باشد. ...