گل‌های جادویی - گل‌هایی که می‌توانند صحبت کنند

در روستایی کوچک و دل‌نشین، زندگی به آرامی می‌گذشت و هر روز با طبیعت زیبای اطراف آن جلوه می‌کرد. در این روستا، یک دختربچه به نام لیلا زندگی می‌کرد، دختری که همیشه به دنبال ماجراجویی و کاوش در دنیای پیرامونش بود. لیلا هر روز به باغچه‌ی خانوادگی‌ش می‌رفت و به گل‌های زیبا که در آنجا باغچه را تزیین می‌کردند، نگاه می‌کرد. او همیشه از زیبایی گل‌ها و رنگ‌های آن‌ها لذت می‌برد و به آن‌ها اهمیت می‌داد. ...