دوستی با گنجشک - دوستی کودکی با گنجشک..
بود زمانی در روستایی نیکو، کودکی به نام سامان زندگی میکرد. سامان پسری بچهگونه بود که همیشه به دنبال ماجراجویی و دوستی با حیوانات بود. روزی در حیاط خانهش، یک گنجشک کوچولو با پرهای رنگینکمان آمد و روی شاخه درختی نشست. سامان با خوشحالی به سمت گنجشک پرید و با صدای خوشآوا به او گفت: “سلام، من سامان هستم. چقدر پرهای زیبایی داری!” گنجشک به لطف و شادمانی به سامان نگاه کرد و گفت: “سلام سامان، منم گنجشک هستم. ممنونم!” ...