دوستی با اسب سفید - دوستی کودکی با اسب سفید
در روستایی دوردست، زندگی میکرد پسربچهای به نام آرتین. آرتین پسری بود با قلبی مهربان و روحی خوش ماهی. او همیشه به دنبال ماجراجوییهای جدید در اطراف روستا میگشت و هر روز به همراه دوستان خود، جنگلها و دشتهای پیرامون را میپیمود. یک روز آرتین به طور اتفاقی به یک چراگاه سفید رنگ برمیخورد که همچون یک نور برابر آفتاب در وسط دشت میدرخشید. او با شگفتی به این اسب زیبا نزدیکتر میشود و اسب نیز با چشمان هوشمند خود به آرتین نگاه میکند. آرتین احساس میکند که این اسب چیزی بیشتر از یک حیوان است؛ بلکه یک دوست وفادار است. ...