نقاشی آرزوها - نقاشیهایی که آرزوها را برآورده میکنند
روزی روزگاری، در یک روستای کوچک و دورافتاده، زندگی میکردند دو دوست خردسال به نامهای لیلا و میلاد. لیلا دختری خلاق و پرانرژی بود که همیشه به دنبال آفرینش و خلق چیزهای جدید میگشت. میلاد هم دوستی باهوش و دوستداشتنی بود که همیشه با لبخندی روشن و در حال تفکر بود. یک روز، لیلا به یک اتفاق جالب برخورد کرد. او در خانهی پیرزنی قدیمی و خوشصورت به نام نانا آمد. نانا یک هنرمند بود و در کمترین وقت ممکن نقاشیهایی زیبا و جادویی میساخت. نقاشیهای نانا قدرتی خاص داشتند؛ آنها میتوانستند آرزوها را برآورده کنند! ...