درختان غول‌پیکر - داستانی از درختان بزرگ و ارزش آنها.

در جایی دور از شهر، دهکده‌ای کوچک وجود داشت که پر از درختان غول‌پیکر بود. این درختان بلند و پر از سبزی و زیبایی، هر روزه زندگی کودکان دهکده را شاداب و پرانرژی می‌کردند. در این دهکده، یک پسربچه به نام علی زندگی می‌کرد. علی عاشق طبیعت و درختان بزرگ بود. او هر روز صبح زود به باغچه‌ی بزرگی می‌رفت که در آن درختان غول‌پیکر برجسته بودند. اولین کاری که علی انجام می‌داد، آب دادن به درختان بود. او با لیوان آب در دست، به هر درخت نزدیک می‌شد و آبی را به دقت بر روی ریشه‌هایشان می‌ریخت. ...