سفر با قایق جادویی - سفر کودکانی با قایقی جادویی
در یک دهکده زیبا و آرام که کنار یک رودخانه پرآب و درخشان قرار داشت، چهار کودک به نامهای آرمان، آرتین، ملیکا و لیلا زندگی میکردند. این چهار دوست همیشه به دنبال ماجراجویی بودند و دوست داشتند چیزهای جدیدی کشف کنند. یک روز آفتابی و گرم تابستان، وقتی که در کنار رودخانه بازی میکردند، چشمشان به یک قایق کوچک و جادویی افتاد که در ساحل آرام گرفته بود. این قایق با رنگهای زیبا و درخشانی که مثل رنگینکمان بود، آنها را به خود جلب کرد. قایق به نظر خیلی قدیمی و در عین حال جادویی میآمد. آرمان، که همیشه پر از شجاعت و ماجراجویی بود، به دوستانش گفت: “بیایید با این قایق به سفری جادویی برویم و ببینیم چه ماجراهایی در انتظار ماست!” ...